راز زهر و خیانت در تاریخ؛ روایت جنگ بر سر قدرت و مسمومیتهای سلطنتی

مرگهای مرموز پادشاهان و سیاستمداران با سموم شیمیایی
از باستان تا معاصر
از همان روزی که بشر مفهوم « قدرت » را شناخت ، در کنار آن سایهی « خیانت » و « مرگ خاموش » نیز پدیدار شد. در تاریخ ، کمتر چیزی به اندازهی سموم توانسته است دربارها را لرزان کند ، امپراتوریها را به زانو درآورد و چهرههای سیاسی را بیصدا از میان بردارد. شمشیر خون میریزد و رد بهجا میگذارد اما سم بیصداست ، اغلب بدون شاهد، و درست همین ویژگی ها آن را به ابزار محبوب سیاست مداران ، درباریان و حتی سازمانهای اطلاعاتی بدل کرده است.
مصر و یونان باستان : آغاز افسانههای زهر
در مصر باستان ، پزشکان و کیمیاگران دربار نه تنها دارو ، بلکه زهرهای کشنده نیز میساختند. برخی گزارشها حاکی از آن است که فرعونهای مشکوک به خیانت ، جامهای نوشیدنیشان با عصارههای گیاهان کشندهای چون شوکران یا تاتوره آلوده میشد. یکی از اولین سمهایی که وارد تاریخ شد ، شوکران ( Hemlock ) است ؛ گیاهی با برگهای سبز زیبا که در دل خود مرگ را پنهان کرده. در سال ۳۹۹ پیش از میلاد ، فیلسوف بزرگ سقراط به جرم « فساد جوانان آتن » محکوم شد تا با نوشیدن جام شوکران زندگیاش پایان گیرد. شوکران حاوی آلکالوئید کونئین است که با فلج کردن عضلات ، به ویژه عضلات تنفسی ، قربانی را آرام و بیصدا به سوی خفگی میبرد. روایت است که سقراط پس از نوشیدن ، قدمزنان بر زمین نشست و اندک اندک دستها و پاهایش سرد شد تا سکوت ابدی فرا رسید.
روم و قرون وسطی : آرسنیک ، ” پادشاه سموم”
در قرون وسطی و رنسانس ، نام آرسنیک لرزه بر اندام خاندانهای سلطنتی میانداخت. این ماده معدنی بیرنگ و بیبو را « پادشاه سمها » لقب داده بودند. لولیا پائولینا ، همسر امپراتور روم ، از قربانیان مشهور مسمومیتهای درباری بود.
در همان دوره خانوادههای قدرتمند مثل بورجیا در ایتالیا برای از میان برداشتن رقبا به « پودر جانشین خدا » متوسل میشدند که چیزی جز آرسنیک نبود. بسیاری از پاپها و کاردینالها نیز قربانی این زهر بیرحم شدند.
آرسنیک با مختلکردن متابولیسم سلولی موجب اسهال ، استفراغ ، درد معده میشد که شبیه به بیماریهای طبیعی بود و همین موضوع باعث میشد قتل به راحتی پنهان بماند.
ناپلئون و راز جزیره سنت هلن
یکی از جنجالیترین مرگهای تاریخ ، مرگ ناپلئون بناپارت در تبعید جزیره سنتهلن است. گزارشها میگفتند علت مرگ ناپلئون سرطان معده بود ، اما آزمایشهای مدرن روی موی او نشان داد مقادیر زیادی آرسنیک در بدنش وجود داشته.
هنوز بحث است که آیا او عمداً مسموم شد یا آرسنیک از دیوارهای سبز حاوی رنگدانه مسموم ( Scheele’s Green ) وارد بدنش شد.
مرگی در لباس درمان
جیوه ، فلزی نقرهای رنگ که زمانی در پزشکی برای درمان بیماریها به کار میرفت ، خود قاتلی خاموش بود. مصرف طولانیمدت آن موجب مسمومیت عصبی ، لرزش ، توهم و در نهایت مرگ میشد. بسیاری از پادشاهان و اشراف که برای بیماریهایشان داروهای حاوی جیوه دریافت میکردند ، عملاً بهتدریج مسموم میشدند.
اصطلاح « Mad as a hatter » ( دیوانه مثل کلاه ساز ) در انگلیسی از همینجا آمده ؛ چراکه کلاه سازان با جیوه کار میکردند و دچار توهم و اختلالات عصبی میشدند.
سموم بی رد قرن بیستم
در قرن بیستم ، تالیوم به شهرت رسید. فلزی نرم و بی بو که به سرعت جذب بدن میشود و با اختلال در عملکرد میتوکندری سلولها ، قربانی را دچار ریزش مو ، درد شدید و نارسایی اندامها میکند. تالیوم را «سم بیرد» مینامند، چون تا مدتها هیچ نشانهٔ خاصی در بدن باقی نمیگذارد. در دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ گزارشهای متعددی از استفاده آن در ترورهای سیاسی منتشر شد.
هدیهٔ کشنده کرچک
ریسین یکی از مرگبارترین سموم شناختهشده است که از دانههای گیاه کرچک استخراج میشود. این پروتئین با مهار سنتز پروتئین در سلولها ، مرگ تدریجی و دردناک بههمراه دارد. در سال ۱۹۷۸، روزنامه نگار بلغاری گئورگی مارکوف در لندن با ضربهای از چتر حاوی گلولهٔ ریز آغشته به ریسین به قتل رسید ؛ ماجرایی که بعدها « ترور با چتر» نام گرفت و به یکی از نمادهای جنگ سرد بدل شد.
گازهای اعصاب
با ورود قرن بیستم ، علم شیمی ابزارهای جدیدی به میدان آورد. گازهای اعصاب مانند سارین ، تابون و VX ؛ این ترکیبات با مهار آنزیم « استیلکولیناستراز » باعث انباشته شدن پیامهای عصبی میشوند. قربانی در عرض چند دقیقه دچار انقباض شدید عضلات ، خفگی و مرگ میشود. استفاده از سارین در حمله مترو توکیو در سال ۱۹۹۵ و همچنین در جنگهای خاورمیانه نشان داد که سموم هنوز هم ابزار مرگ مدرن هستند.
روسیه تزاری و انقلابها
در دربار تزارهای روسیه، ترور و دسیسه بخشی از سیاست بود. ایوان مخوف به استفاده از گیاهان و ترکیبات سمی شهرت داشت. چند قرن بعد، در ماجرای راسپوتین ، گفته میشود ابتدا به او شیرینیهای آلوده به سیانور خوراندند، اما عجیب آنکه زنده ماند و در نهایت با شلیک گلوله و غرق کردن کشته شد. سیانور به دلیل سرعت کشندگیاش در قرن ۱۹ و ۲۰ محبوب بود؛ تنها چند میلیگرم کافی است تا با توقف عملکرد آنزیمی در سلولها، خفگی داخلی ایجاد کند.
از یاسر عرفات تا پولونیوم لیتویننکو
در دهه ۲۰۰۰ ، مرگ یاسر عرفات رهبر فلسطینی ، گمانه زنیهای زیادی درباره مسمومیت با رادیونوکلئیدها به همراه داشت. برخی آزمایشها نشانههایی از پولونیوم –۲۱۰ را نشان دادند ، هرچند نتیجه قطعی اعلام نشد.
اما نمونه آشکارتر ، ماجرای آلکساندر لیتویننکو مأمور سابق KGB بود. او در سال ۲۰۰۶ پس از نوشیدن چای آلوده به پولونیوم –۲۱۰ در لندن جان داد. پولونیوم یکی از سمیترین عناصر رادیواکتیو است که حتی در مقیاس میکروگرم میتواند بدن را از درون بسوزاند. مرگ او نه تنها پزشکی ، بلکه بحرانی دیپلماتیک در روابط روسیه و بریتانیا ایجاد کرد.
از تشخیص باستانی تا علم امروز
در گذشته پزشکان راهی جز مشاهده علائم بالینی نداشتند ، استفراغ شدید ، تغییر رنگ پوست ، ریزش مو یا فلج ناگهانی نشانه هایی بودند که پزشکان در آن دوران با دیدن این علامت ها حدس و گمان های خود را در رابطه با مسمومیت اعلام میکردند و حتی گاهی برای اطمینان ، تکهای از غذای باقیمانده را به حیوانات میخوراندند تا ببینند آیا زنده میمانند یا نه.
امروز علم توکسیکولوژی قانونی ابزارهایی پیشرفته دارد. با کروماتوگرافی گازی و طیف سنجی جرمی میتوان رد بسیار ناچیز مواد سمی را در خون ، مو یا حتی استخوان هزاران ساله پیدا کرد. مطالعات روی بقایای تاریخی مثل موی ناپلئون یا بقایای مومیاییها نشان میدهد که دانش مدرن قادر است پرده از رازهایی بردارد که برای گذشتگان غیرممکن بود.
تاریخ نشان داده که سموم ، از برگهای سبز شوکران تا قطرات مرگبار پولونیوم ، همواره ابزاری در سایه قدرت بودهاند. آنچه تغییر کرده ، تنها «چهره» آنهاست ؛ از گیاهان باغهای باستانی تا ترکیبات مخفی در لابراتوارهای مدرن.
اما نکته ثابت این است که مرگ با سم ، همچنان مرگی آرام ، پنهان و هولناک است ؛ روشی که قدرتطلبان هیچگاه از آن دست نکشیدهاند.
آنکه از آرا خریدن مَسنَدِ عالی بگیرد
مملکت را میفروشد تا که دلّالی بگیرد
یک ولایت را به غارت میدهد تا با جسارت
تُحفه از حاکم ستاند ، رشوه از والی بگیرد
از خیانت کور سازد آنکه چشمِ مملکت را
چشمِ آن دارد ز ملّت مزدِ کحّالی بگیرد
روی کرسیِ وکالت آنکه زد حرف از کسالت
اجرتِ خمیازه خواهد ، حقِّ بیحالی بگیرد
از تهیمغزی نماید کیسهٔ بیگانه را پر
تا به کف بهر گدایی، کاسهٔ خالی بگیرد
فرخی یزدی
نویسنده و گردآورنده : امیرحسین کیوان شکوهی
برای مطالعه مقالات بیشتر به سایت مال کالا مراجعه نمایید.